سلام من سنا هستم وده سالمه
اردو
دیروز
با داداشمو مامانمو بابام رفتیم چهار گمبد سیرجان با دوستای بابام .بعد
خوردن صبحانه یک نفر اومد وگفت میخواهید باغ رابه هتون نشون بدم ما هم
قبول کردیم بعد هم حرکت کردیم چهار گمبد خیلی بزگ بود کلی عکس گرفتیم خیلی
قشنگ بود بعضی درخت ها کج شده بودند وتعدادی از درختان شیره داده بودند
جالب بود بعد چند ها کیلومتر پیاده روی خسته برگشتیم بعداز خوردن ناهار
وکمی استراحت بادوستای بابام ودوستام رفتیم کوه نوردی من ودوستام فقط
دویدیم کوه نوردی ان چنانی که از کوه انقدر بریم بالا که بشیم کوه نورد
نبود یکی از دوستای بابام اصرار داشت رودخانه ای با عرض 1متر را ببیند چون
به او قول داده بودند وقتی رسیدیم یک جوی بار کوچک بیش نبود عصابم خورد شد |